یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

عشق

در پاسخ به (اونی که...)


هروقت دل کسی رو شکستی

روی دیوار میخی بکوب

تا ببینی چقدر دل شکستی

هروقت دلشان را به دست اوردی

میخی را از روی دیوار بکن

تا ببینی چقدر دل به دست اوردی

اما چه فایده...؟؟ که جای میخ ها بر روی دیوار می ماند

دوست عزیز من هنوز شما رو نشناختم و نمی دانم منظورت از این حرف ها

چیست؟ من رفیق بازی نکردم من عاشق شوهرم هستم و به خواسته او

این وبلاگ را درست کرده ام و به نظر دوستان پاسخ میدهم .حصار کردن دل

عاقلانه نیست و زدن حرف هایی که سال ها در مخروبه دلم پنهان بود!!!!!!

حالا ابراز کردن احساس درونی من چه ربطی به ازدواج کردن یا نکردن من

دارد؟؟؟ از کدام نقاب حرف میزنید منی که سالها بدون نقاب بودم و شناخته

نشدم الان با نقاب تردید و تهمت شما باید محاکمه شوم؟؟زندگی بازی

های زیادی با من کرد که هیچ کس را یارای شنیدنش نیست چه رسد به

درک

آن.....

خیلی دوست داشتم با صراحت خودتان را معرفی میکردید تا میشناختم

کسی را که عطر نارنج را دوست ندارد و مرا از بو کردن آن محروم می

کند !! دوستم ندارد اما خود را دشمن نیز نمی شمارد

من سال ها وجودم انقباضی دردناک بود زیاد نیست که لطافت باران را حس

میکنم بی رحمی نکن و انبساط خاطرم را بر هم نزن..........

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:دوست,عزیز,دیوار,میخ,دل,حرف,رفیق,حصار,پنهان,شوهر,عاشقشکست,قلب,
  • 9سوالی که خدا از ما نخواهد پرسید!!

    - خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
    بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

    ۲- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
    بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

    ۳- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
    بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟

    ۴- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
    بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

    ۵- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
    بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

    ۶- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
    بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

    ۷- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
    بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟

    ۸- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می‌شدی
    بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

    ۹- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
    بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

    javahermarket

    عشق امروزی


    عاشقی پیشه گرفتن کار دشواری نیست

    و از آن ساده تر آن است که معشوقه شوی

    به سهولت دل یک تنها را می شود سحر نمود

    می شود خیلی مفت یه دل ناراضی مالک شد

    فوت و فن لازم نیست جز کمی حرف قشنگ

    دو سه خط شعر و غزل

    وکمی عشوه و مثقالی ناز

    من ولی دم دستی ها را به یه شاهی نخرم

    قیمتم ارزان نیست عشق امروزی ها یک شبه است

    من خریدار رفاقت هستم

    آن رفیقی که که سیاست نکند در ره من

    رفت و برگشتی نیست, زندگی را برده

    من رفیقی صادق می خواهم

    که صداقت بخرد بی پرده

    صاف باشد چون من

    و همین اثباتش آنقدر آسان نیست

    که ز هر کس آید.

    مایه اش خرج کند آس دل پیش من است

    دل من لک زده ی دوستی است

    بی زوال و ابدی

    عاری از منت و مملو ز صفا

    قبل هر رابطه ای دوست بودن شرط است

    که صد افسوس رفاقتها هم بوی نا را زده است

    جامهء دوست به تن، فکر درندگی ات را دارند

    من ولی آنقدر مار به خوردم دادند

    که برای خودم افعی صفتی

    در میان بزم ماران شده ام

    دل این مار زده دوستی لک زده است

    دوستی را که فدایش بکنم جان و دلم




    چکامه ای از
    سایه سار

    javahermarket

    ما آمدنی به رنگ رفتن داريم


    ما خلوت رخوت زده ی مردابيم
    تصوير سراب تشنگی در آبيم

    عالم کفنی به وسعت بی خبری است
    ای خواب تو بيداری و ما در خوابيم





    هستی نفس ساعت سرگردانيست
    در ثانيه ها دلهره ی پنهانيست

    تسبيح قيامت است در دست زمان
    هر دانه ی آن جمجمه ی انسانيست



    ما ريشه ی لحظه های بی بنياديم
    ما خاک عبور نا کجا آباديم

    ما فلسفه ی گذشتن از خويشتنيم
    باديم و اسير هرچه بادا باديم



    چون باد هوای کوی و برزن داريم
    پيراهنی از عبور بر تن داريم

    هر جاده قدم قدم تورا می گويد
    ما آمدنی به رنگ رفتن داريم



    ای کاش حديث کوچ باور می شد
    ديواره ی هرقفس پر از در می شد

    من مانده ام و خيال پروازی سبز
    ای کاش شبی دلم کبوتر می شد



    ما وقت نگاه را دمی دانستيم
    از دانش چشم تر کمی دانستيم

    گژتابی دست ها و بی مهری سنگ
    ما آينه بوديم و نمی دانستيم



    در حنجره ام شور صدا نيست رفيق
    يک لحظه دلم ز غم جدا نيست رفيق

    بگذار که قصه را به پايان ببرم
    آخر غم من يکی دو تا نيست رفيق

    javahermarket

    دلنوشته

    می گویند هر سلامی سرآغاز یک پایان است و هر پایانی سرآغاز یک خداحافظی دردناک ... اما به ناچار و از روی ادب باز
    این واژه تلخ را بیان می کنم .... سلام زندگی .. سلام ای دلتنگی عزیز ... سلام ای بهار خزان شده .. سلام ای ثانیه های برباد رفته ... سلام غربت غریب .... سلام ای رفیق دلتنگی هایم ... همدم بی کسیم ... سلام مهربان ترین مهربانان .. سلام فرشته مهربون من .. سلام دوست خوب من .... سلام !
    دلم برای از تو نوشتن تنگ است ای دلتنگی عزیز .... برای از تو نوشتن واژه ها را کم آورده ام .. دل کوچکم بهانه های تو را دارد ...
    این روزها عجیب دلتنگ تو هستم ... چقدر پشت دیوار کبود احساس نشستم تا شاید صدای آشنایی مرا بخواند .. چقدر در جاده های خلوت حسرت پرسه زدم تا شاید نشانی از تو بیابم .. چقدر در کوچه پس کوچه هایی غریب وجودم راه رفتم تا شاید اثری از تو بیابم ... چقدر فانوس نگاهم را به جاده های دراز آویخته ام و با نگاهی منتظر به امید تماشایت نشستم ..... کجایی دلتنگی عزیزم ... کجایی رفیق تنهایی هایم ... چقدر از من دور شده ای .. کدام نگاه تو را آنچنان محصور خود کرده که دیگر از دل خسته من یادی نمی کنی ... جادوی کدام کلام تو را از من اینچنین دور کرده است .... کدام عاشقی عاشق مهربانی تو شده است .چقدر این روزها دلتنگ توام .... چقدر دلم برای از تو نوشتن تنگ است ای دلتنگی عزیز .... دیگر مرا به نام نمی خوانی ... دلم برای صدای پر مهرت گرم است .... رفیق دلتنگی هایم کاش انروز انقدر دلخوش چیز های بیهوده نبودم و به اشتباه اسم شخص دیگری را نمی بردم .چقدر مست و مدهوش بودم ... چقدر سرم شلوغ بود .. چقدر بی جواب ماندی ..... چقدر صدایم می کردی و صدایت را پاسخی ندادم .... یادت هست .. هر روز ... هر ساعت .. هر لحظه .. چقدر به نام خواندی مرا .. ولی افسوس !!!
    آه ادرس خانه ات را گم کرده ام ....... دوباره رفیق دلتنگی هایم شو .. دستهایم یخ زده است ...هر روز که از خواب بیدار می شوم منتظر صدای گرمت هستم .. آدرس جدیدت را به من بده ....

    (یک دوست گمنام )

    javahermarket

    طرف اومده با عصبانیت می گه این یارو زبون آدمیزاد حالیش نمیشه

    بیا تو باهاش حرف بزن …

    نفهمیدم داره به من فحش میده یا به یارو :|

    .

    .

    .

    آیا میدونستین وقتی لبهاتون رو غنچه کنید دماغتون گشاد میشه ؟

    حالا بشه یا نشه دلیل نداره تو الان اونجوری کنه ضایع !

    .


    .
    .

    کسی بهمون تبریک نگفت لااقل خودمون هوای همدیگرو داشته باشیم.
    روز خودم و خودت مبارک.
    .
    .
    .
    دیگر به هوای نازت هیچ مردی سر به بیابان نمیگذارد...!!
    ساده ای لیلی جان..!!
    اینجا مردها با یک کلیک روزی هزار بار عاشق میشوند..!!
    .
    .
    .
    هرکی بهت سنگ پرتاب کرد
    تو براش گل پرتاب کن
    اما با گلدونش
    (دکتر شریعتی در شورای حل اختلاف)
    .
    .
    .
    خدایا مارو به خاطر یه سیب از بهشت فرستادی زمین
    به خاطر آب انگور از زمین میفرستی جهنم
    آخه چرا اینقدر با میوه و آبمیوه مشکل داری؟!!!
    .
    .
    .

    زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت جوجه هاشو سیر کنه
    گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش میخوردند
    زمستان تمام شد و کلاغ مرد... اما بچه هاش نجات پیدا کردند و
    گفتند: آخی راحت شدیم از این غذای تکراری ...
    .
    .
    با سیگار کشیدن کسی مرد نشد !
    ولی با نامردی خیلی ها سیگاری شدند...!!
    .
    .
    آهی عجیب میکشم امشب بیاد تو / خود را صلیب میکشم امشب بیاد تو
    نعنا و پرتغال که هیچ است ای رفیق / دارم دوسیب میکشم امشب بیاد تو
    .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 18 مهر 1391برچسب:تبریک,عاشق,بیابان,سرگرمی,جوک,زیبا,جالب,کلیک,عاشق,دکتر شریعتی,جهنم,سیگار,پرتغال,رفیق,اهی,,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    عشق

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا