یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

درد مرا چه کسی میفهمد؟

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند......معنی کور شدن را گره ها می فهمند.........

سخته بالا بروی ،ساده بیایی پایین....... قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند....

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن،چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند.....

افسوس که نگاهت را پنهان کردی..... وتو به من یا د دادی که آرزوهایم را پنهان کنم ودر

سوگ نرسیدن به آنها فقط سکوت کنم

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:پنجره,ارزو,سکوت,فریاد,افسوس قصه,تلخ,پنهان,,
  • بهترینی

    دوست دارم چون دلمو نمی شکنی تو

    بیشتر از خودم فکر منی تو



    دوست دارم چون همیشه کنارمی تو

    خسته که باشم بی قرارمی تو



    به خاطر دلت که دریاس

    چشایی که تموم دنیاس



    همیشه از خودت گذشتی

    به خاطر همین که هستی دوست دارم

    دوست دارم



    تو واسه من نفسی

    نیست مثه تو کسی




    یه ستاره روی زمینی

    تو پاک و مهربونی



    تو قدرمو می دونی

    توی دنیا بهترینی



    تو واسه من نفسی

    نیست مثه تو کسی



    یه ستاره روی زمینی

    تو پاک و مهربونی



    تو قدرمو می دونی

    همین که هستی بهترینی (8)



    دوست دارم چون که تکیه گاهمی تو

    تو گریه هام همیشه پناهمی تو



    آی دوست دارم چون تو شبا ستارمی تو

    همه می گن نیمه ی گمشدمی تو



    به خاطر دلت که دریاس

    چشایی که تموم دنیاس



    همیشه از خودت گذشتی

    به خاطر همین که هستی دوست دارم

    دوست دارم



    تو واسه من نفسی

    نیست مثه تو کسی



    یه ستاره روی زمینی

    تو پاک و مهربونی



    تو قدرمو می دونی

    توی دنیا بهترینی



    تو واسه من نفسی

    نیست مثه تو کسی



    یه ستاره روی زمینی

    تو پاک و مهربونی



    تو قدرمو می دونی

    همین که هستی


    بهترینی

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:همین,خاطر,هستی,نفس,مهربون,پاک,بهترین,پناه,دلت,قدر,,
  • دلت میگیره چیکار میکنی؟؟؟؟؟


      close

    دل نوشته

    دلت میگیره چیکار میکنی؟؟؟؟؟؟/

    گاهی دلم میخواد وقتی بغض میکنم خدا از آسمون بیاد پایین اشکامو پاک کنه دستمو بگیره

    وبگه:اینجا ادما اذیتت میکنند؟بیا بریم........

     

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:دلت میگیره چیکار میکنی؟؟؟؟؟,دل,دلتنگی,تنها,هیچ کس,حس,
  • داستان آموزنده “شمس و مولانا”

    داستان آموزنده “شمس و مولانا”

    می گویند:روزی مولانا ،شمس تبریزی را به خانه اش دعوت کرد.شمس به خانه ی جلال الدین رومی رفت و پس از این که وسائل پذیرایی میزبانش را مشاهده کرد از او پرسید:آیا برای من شراب فراهم نموده ای؟
    مولانا حیرت زده پرسید:مگر تو شراب خوارهستی؟!
    شمس پاسخ داد:بلی.
    مولانا:ولی من از این موضوع اطلاع نداشتم!!
    ـ حال که فهمیدی برای من شراب مهیا کن.
    ـ در این موقع شب ،شراب از کجا گیر بیاورم؟!
    ـ به یکی از خدمتکارانت بگو برود و تهیه کند.
    - با این کار آبرو و حیثیتم بین خدام از بین خواهد رفت.
    - پس خودت برو و شراب خریداری کن.
    - در این شهر همه مرا میشناسند،چگونه به محله نصاری نشین بروم و شراب بخرم؟!
    ـ اگر به من ارادت داری باید وسیله راحتی مرا هم فراهم کنی چون من شب ها بدون شراب نه میتوانم غذا بخورم ،نه صحبت کنم و نه بخوابم.
    مولوی به دلیل ارادتی که به شمس دارد خرقه ای به دوش می اندازد، شیشه ای بزرگ زیر آن پنهان میکند و به سمت محله نصاری نشین راه می افتد.


    تا قبل از ورود او به محله مذکور کسی نسبت به مولوی کنجکاوی نمیکرد اما همین که وارد آنجا شد
    مردم حیرت کردند و به تعقیب وی پرداختند.آنها دیدند که مولوی داخل میکده ای شد و شیشه ای شراب خریداری کرد و پس از پنهان نمودن آن از میکده خارج شد.
    هنوز از محله مسیحیان خارج نشده بود که گروهی از مسلمانان ساکن آنجا، در قفایش به راه افتادند و لحظه به لحظه بر تعدادشان افزوده شد تا این که مولوی به جلوی مسجدی که خود امام جماعت آن بود و مردم همه روزه در آن به او اقتدا می کردند رسید.در این حال یکی از رقیبان مولوی که در جمعیت حضور داشت فریاد زد:”ای مردم!شیخ جلاالدین که هر روز هنگام نماز به او اقتدا میکنید به محله نصاری نشین رفته و شراب خریداری نموده است.” آن مرد این را گفت و خرقه را از دوش مولوی کشید. چشم مردم به شیشه افتاد.مرد ادامه داد:”این منافق که ادعای زهد میکند و به او اقتدا میکنید، اکنون شراب خریداری نموده و با خود به خانه میبرد!” سپس بر صورت جلاالدین رومی آب دهان انداخت و طوری بر سرش زد که دستار از سرش باز شد و بر گردنش افتاد. زمانی که مردم این صحنه را دیدند و به ویژه زمانی که مولوی را در حال انفعال و سکوت مشاهده نمودند یقین پیدا کردند که مولوی یک عمر آنها را با لباس زهد و تقوای دروغین فریب داده و درنتیجه خود را آماده کردند که به او حمله کنند و چه بسا به قتلش رسانند.در این هنگام شمس از راه رسید و فریاد زد:”ای مردم بی حیا!شرم نمیکنید که به مردی متدین و فقیه تهمت شرابخواری میزنید،این شیشه که میبینید حاوی سرکه است زیرا که هرروز با غذای خود تناول میکند.”
    رقیب مولوی فریاد زد:”این سرکه نیست بلکه شراب است.”
    شمس در شیشه را باز کرد و در کف دست همه ی مردم از جمله آن رقیب قدری از محتویات شیشه ریخت و بر همگان ثابت شد که درون شیشه چیزی جز سرکه نیست.
    رقیب مولوی بر سر خود کوبید و خود را به پای مولوی انداخت ،دیگران هم دست های او را بوسیدند و متفرق شدند.آنگاه مولوی از شمس پرسید:برای چه امشب مرا دچار این فاجعه نمودی و مجبورم کردی تا به آبرو و حیثیتم چوب حراج بزنم؟
    شمس گفت:برای این که بدانی آنچه که به آن مینازی جز یک سراب نیست،تو فکر میکردی که احترام یک مشت عوام برای تو سرمایه ایست ابدی، در حالی که خود دیدی،با تصور یک شیشه شراب همه ی آن از بین رفت و آب دهان به صورتت انداختند و بر فرقت کوبیدند و چه بسا تو را به قتل میرساندند.این سرمایه ی تو همین بود که امشب دیدی و در یک لحظه بر باد رفت.پس به چیزی متکی باش که با مرور زمان و تغییر اوضاع از بین نرود.

    (کتاب ملاصدرا.تالیف هانری کوربن.ترجمه و اقتباس ذبیح الله منصوری) با اندکی دخل و تصرف

    javahermarket

    تنها

    انسان ، حرفیست

    زده می شود

    خوانده می شود

    ترانه می شود ، به یاد می ماند …

    گاهی

    ناله ایست

    تنها

    خاک خوب می فهمدش ….

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:خاک,فهم,ناله,ترانه,انسان,گاهی,تنها,,
  • من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم ..

    اون که دنبال منه . اون که قلبم رو میخواد
    با تب عشق اومده . قلب پاکم رو میخواد



    این دل منتظر مهربونم رو میخواد
    اون میخواد واسه یه عمر محرم دلم بشه




    منو دلداری بده . صاحب دلم بشه
    صاحب اختیار من . مالک دلم بشه



    من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم
    یه مونس . یه همدم . یه همزبون میخواستم



    اونکه دنبال منه . مهربونی میکنه
    با دل خسته من . همزبونی میکنه



    واسم از فردا میگه . خوشزبونی میکنه
    شبنم پاک در او . انگار از ابر هواست




    اوج احساس منه . انگار از آسموناست
    قسم آخرمه . انگار از عرش خداست



    من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم
    یه مونس . یه همدم . یه همزبون میخواستم




    خدا کنه تو باغ آرزوهام . مرغای عشق بشینن و بخونن
    عشق خداییو تو چشمای ما . دلم ببینن و بمونن




    آشفته و سرگشته و پریشون . تو جاده های انتظارو دویدم
    از دره ها . از قله ها گذشتم . شکر خدا به آرزوم رسیدم



    اون که دنبال منه . اون که قلبم رو میخواد
    با تب عشق اومده . قلب پاکم رو میخواد



    این دل منتظر مهربونم رو میخواد
    اون میخواد واسه یه عمر محرم دلم بشه



    منو دلداری بده . صاحب دلم بشه
    صاحب اختیار من . مالک دلم بشه


    من اونو همیشه مثل یه جون میخواستم
    یه مونس . یه همدم . یه همزبون میخواستم

    javahermarket

    در مقابل پر حرفی خانم ها***

    زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.

    ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز….

    وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش

    باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می‌سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …

    زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟

    شوهر به آرامی گفت : فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری.

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 8 مهر 1391برچسب:شوهر,زن,رانندگی,اتفاق,تخم مرغ,خدا,نمک,سراسیمه,عقل,
  • این روزها ....

    این روزها ننوشتن را بیشتر از نوشتن دوست دارم

    بیدار ماندن را بیشتر از خوابیدن

    و

    اشک هایی از سر غم را بیشتر از

    خنده هایی از سرمستی

    آن زمان که از خاطراتم شره میکنی و

    من

    هر سو که میروم

    گستاخانه٬ بی شرمانه و وحشیانه

    در پی ام میدوی

    و بازهم خیس حضورت میشوم

    کاش میشد در زباله دانی خاطراتم

    گم شوی

    اما نه!

    آنجا هم برایت زیادی است....

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 8 مهر 1391برچسب:کاش ,زیادی,زباله,خیس,خاطره,گستاخانه,بی شرمانه,وحشیانه,نوشتن,سرمستی,
  • بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس


    گفتی میخوای بنویسی دلمو
    این دل از تو هنوز قافلمو




    بنویس .

    بنویس .




    هر چی دلت خواست بنویس

    منو یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس


    ...........................




    قصه عشقه که بین من و تو
    انتظار با تو بی حوصلمو



    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس



    اگه خواستی بنویسی منو یک بار دیگه
    لحظه هامو . لحظه پوچ دقایق بنویس



    زیر آوار مصیبت . تو هراس بی کسی
    تنمو با واژه سرخ شقایق بنویس



    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس



    با محبتی که داری به من شوریده دل
    منو پیشمرگ چشات با دل عاشق بنویس



    در گذر از ساحل آفتابی دریای عشق
    منو یک دریا دل شکسته قایق بنویس



    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس



    گفتی میخوای بنویسی دلمو
    این دل از تو هنوز قافلمو



    بنویس . بنویس . هر چی دلت خواست بنویس
    منم یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس



    قصه عشقه که بین من و تو
    انتظار با تو بی حوصلمو






    بنویس .

    بنویس .


    هر چی دلت خواست بنویس
    منو یک دریا دل عاشق رو راست . بنویس

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 8 مهر 1391برچسب:عشق,عاشق,دریا,انتظار,حوصله,شکسته,ساحل,قایق,محبت,شقایق,مصیبت,حوصله,,
  • شخصیت شناسی از روی تاریخ تولد

    روان شناسان شخصیتی اعتقاد دارند که شماره تولد، شما را از آن شخصیت شناسی از روی تاریخ تولد - تست روانشناسی چیزی که می خواهید باشید دور نمی کند، بلکه مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید:

    فرض می کنیم که شما متولد ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۴ هستید.اردیبهشت ماه دوم (۲) سال است پس :
    ۹=۱+۸=۱۸=۵+۹+۳+۱=۱۳۹۵=۱۳۶۴+۲+۲۹

    شماره تولد ۹ است و اکنون می توانید آنچه راکه مربوط به این شماره است با خود مطابقت دهید.

    تفسیر اعداد:

    ۱- خالق و مبتکر:

    'یک' ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند، گاهی خود خواه می شوند. با این حال 'یک' ها بشدت صادق و وفادارند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند . همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که 'بهترین' باشند . در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.

    ۲- پیام آور صلح:

    'دو' ها سیاستمدار به دنیا می آیند ! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند . اصلا تنهایی را دوست ندارند . دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زندگی رهنمون سازد. اما از طرف دیگر ، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند.از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.

    ۳- قلب تپنده زندگی:

    ' سه ' ها ایده آلیست هستند، بسیار فعال،اجتماعی،جذاب،رمانتیک وبسیار بردبار و پر تحمل .خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه آنها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود رابه کار می گیرند. بسیار محبوب اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایایه تری هم ببینند.

    ۴- محافظه کار:

    'چهار' ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بدانند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند.

    ۵- ناهماهنگ با جماعت:

    'پنج' ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود،غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند ودوست ندارند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند. تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات آنها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری ،تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.

    ۶- رمانتیک و احساساتی:

    ' شش' ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند. بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنرو موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند.'شش' ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.

    ۷- عاقل و خردمند:

    'هفت' ها جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست آمده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند.احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد. با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعارآنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند . مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!

    ۸- آدم کله گنده:

    'هشت ' ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستندو طرحهاو نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند. مسوولیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان رابه وجود می آورند که دیگران همیشه آنها را رئیس ببینند.

    ۹- اجرا کننده و بازیگر:

    'نه ' ها ذاتا هنرمند هستند . بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند . با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ كس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند.

    javahermarket


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا