یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

سوغاتی

یاد داری که زمن خنده کنان پرسیدی


چه ره آورد سفر دارم از این راه دراز ؟


چهره ام را بنگر تا بتو پاسخ گوید


اشک شوقی که فروخفته به چشمان نیاز


چه ره آورد سفر دارم ای مایه عمر؟


سینه ای سوخته در حسرت یک عشق محال




چه رهآورد سفر دارم ... ای مایه عمر ؟


دیدگانی همه از شوق درون پر آشوب



ای بسا در پی آن هدیه زیبنده تست


در دل کوچه و بازار شدم سرگردان



چو در اینه نگه کردم دیدم افسوس


جلوه روی مرا هجر تو کاهش بخشید


دست بر دامن خورشید زدم تا بر من


عطش و روشنی و سوزش و تابش بخشید


حالیا... این منم این آتش جانسوز منم


ای امید دل دیوانه اندوه نواز


بازوان را بگشا تا که عیا نت سازم


چه رهآورد سفر دارم از این راه دراز


فروغ فرخزاد

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:سفره,کوچه,سرگردان,هدیه,عمر,افسوس,دیوانه,فروغ,
  • از هــر دری بــه غــارت دلــهــا درآمـدی

    گـه جـلـوه‌گـر ز بـام و گـه از منظر آمدی

    از هــر دری بــه غــارت دلــهــا درآمـدی

    تـا دل نـیـابـد از تـو خـلـاصی به هیچ راه

    گــه راهـزن شـدی و گـهـی رهـبـر آمـدی

    دلـهـای مـرده زنـدگـی از سـر گـرفـتـه‌انـد

    تـا چـون مـسـیـح بـا لب جان پرور آمدی

    پــیــراهــن حــیــای زلـیـخـا دریـده شـد

    تــا در لــبــاس یــوسـف پـیـغـمـبـر آمـدی

    ایـمـن ز خـیـل فـتـنـه نـشـد هیچ کشوری

    تــا بـا سـپـاه غـمـزه بـه هـر کـشـور آمـدی

    بــا صــد جـهـان نـیـاز تـو را بـر در آمـدم

    تـــا بـــا هـــزار نـــاز مـــرا در بـــر آمــدی

    غـیـرت کـشـیـد رشـته جان را ز پیکرم

    تا هم چون جان رفته به هر پیکر آمدی

    تـا اهـل دل بـه آمـدنـت جـان فـدا کـنـند

    نــیــکـو ز بـزم رفـتـی و نـیـکـوتـر آمـدی

    زان رو بـه خـدمـت تـو کـمـر بسته آفتاب

    کـز جـان غـلـام شـاه فـریدون فر آمدی

    تـاج الـمـلـوک نـاصـردیـن شـه کـه آسـمان

    مـی‌گـویـدش کـه بر همه شاهان سرآمدی

    شـاهـان کـنـون نـیـاز فـروغـی قـبـول کن

    کــز فـر بـخـت نـازش هـفـت اخـتـر آمـدی

    javahermarket

    رخ زیـبـای تـو

    سـاقـی دل نـرگـس شـهـلـای تو

    مـسـتـی جـان از مـی مـیـنای تو

    ای ز ســر زلــف چــلـیـپـای تـو

    اهـل جـنـون سلسله در پای تو

    سـیـنه نهادم به دم تیغ عشق

    دیـده گـشـادم بـه تـمـاشـای تو

    چیست بلای دل صاحب‌دلان

    جـــلـــوهٔ بــالــای دل آرای تــو

    ســرو کــنــد بــا هــمـه آزادگـی

    بــنــدگــی قــامــت رعـنـای تـو

    بـاخـته‌ام از پی یک بوسه جان

    یــافــتــه‌ام قـیـمـت کـالـای تـو

    پـرده بـرانـداز کـه نـتـوان نـمـود

    قــطــع نــظــر از رخ زیـبـای تـو

    پـا نـکـشـم از سـر کـوی امـیـد

    تــا نـدهـم جـان بـه تـمـنـای تـو

    جـان فـروغـی نـرسـد بـر مـراد

    تــا نــرود بــر ســر ســودای تـو

    javahermarket

    سنگ قبر -عاشق این سنگ قبر نوشته ها هستم

    متن سنگ قبر فروغ فرخزاد
    من از نهایت شب حرف میزنم
    من از نهایت تاریکی
    واز نهایت شب حرف می زنم
    اگر به خانه من آمدی برای من م
    ای مهربان چراغ بیارو یک دریچه
    که از آن به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم

    متن سنگ قبر اسکندر مقدونی
    اکنون گور او را بس است
    آنکه جهان اورا کافی نبود

    متن سنگ قبر کوروش کبیر

    ای انسان هر که باشی واز هر جا که بیایی
    میدانم خواهی آمد
    من کوروشم که برای پارسی ها این دولت وسیع را بنا نهادم
    بدین مشتی خاک که تن مرا پوشانده رشک مبر

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 18 مهر 1391برچسب:کورش,فرحزاد,فروغ,سنگ قبر,رشک,دولت,اسکندر,نهایت,تنهایی,خوشبخت,بنگر,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    سوغاتی

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا