یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

آتش عشق تو در جان خوشتر است

آتش عشق تو در جان خوشتر است
جان ز عشقت آتش‌افشان خوشتر است

هر که خورد از جام عشقت قطره‌ای
تا قیامت مست و حیران خوشتر است

تا تو پیدا آمدی پنهان شدم
زانکه با معشوق پنهان خوشتر است

درد عشق تو که جان می‌سوزدم
گر همه زهر است از جان خوشتر است

درد بر من ریز و درمانم مکن
زانکه درد تو ز درمان خوشتر است

می‌نسازی تا نمی‌سوزی مرا
سوختن در عشق تو زان خوشتر است

چون وصالت هیچکس را روی نیست
روی در دیوار هجران خوشتر است

خشک سال وصل تو بینم مدام
لاجرم در دیده طوفان خوشتر است

همچو شمعی در فراقت هر شبی
تا سحر عطار گریان خوشتر است

javahermarket

گویا این آسان ترین راه عاشقی است . .

من ،
با کناری ات
کنار نمی آیم !
کنار می روم ……
.
.
.
همه گفتن:عشقت داره بهت خیانت می کنه!
گفتم:می دونم!
گفتن:این یعنی دوستت ندارهاااا!
گفتم: می دونم!
گفتن:احمق یه روز میذاره میره تنها میشی !
… گفتم:می دونم!
گفتند:پس چرا ولش نمی کنی..؟!
گفتم:این تنها چیزیه که نمی دونم
.
.
.
از درد دوست نداشتن هایت گفتم
خیانت را تجویز کردند
گویا این آسان ترین راه عاشقی است . . .
.
.
.
بودم!
دیــــــــــــدم با دیگری شـــادتری
.
رفتــــــــــم

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:عاشقانه,دلنوشته,زیباتریت,بهترین,خیانت,تجربه,عاشقی,شادی,تنها,
  • امرروزمیخواهم پا بگذارم براحساس

    باید چرید دراین بوستان واژهاراعلف هارا، شایدطروات سبزی

    ساقه های علف برکرختی قلم ما طراوت ببخشد

    ورول گردون قلم را بچرخاند به واژهای نیک

    امرروزمیخواهم پا بگذارم براحساس چمن وره سپاراندیشه ی

    سبزهستی شوم وبه ادرک زمین درک حیات بچشانم و

    بگویم آسمان به آ.غ.وش تومیل باریدن دارد......

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:اسمان,احساس,چمن,درک,علف,طراوت,ساقه,بوستان,اغوش,حیات,
  • میدونی چرا؟

    چشمها
    می دونی چرا وقتی میخوای بری تو رویا چشمهات رو میبندی؟

    وقتی میخوای گریه کنی چشمهات رو میبندی؟

    وقتی میخوای خدارو صدا کنی چشمهات رو میبندی؟

    وقتی میخوای کسی رو ببوسی چشمهات رو میبندی؟

    چون قشنگ ترین لحظات این دنیا قابل دیدن نیستن !

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:میدونی,چرا,رویا,حقیقت,چشمان,بسته,قابل دیدن,بوسه,قشنگترین,گریه,خدا,زیبا,,
  • چه بده تنهابشی

    میگن هیچ عشقی تو دنیا مثل عشق اولین نیست

    میگزره یه عمری اما از خیالت رفتنی نیست

    داغ عشق هیشکی مثل اونکه پس میزنتت نیست

    چه بده تنهابشی وقتی هیچ کسی هم قدمت نیست

    چه قد سخته بدونی اون که می خوایش نمیمونه

    آخه دلش یه جای دیگستو همه وجودش مال اونه

    چه قد سخته برای اون که جون میدی غریبه باشی

    بگی میخوام با تو باشم بگه میخوام که نباشی

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:غریبه,سخت,وجود,عشق اول,خیال,تنها,
  • يكی را دوست می‌دارم

    يكی را دوست می دارم
    يكی تنهاتر از خود را
    در اين صحرای بی پايان
    دلی درياتر از خود را
    ******
    يكی را دوست می‌دارم
    يكی مثل حضور گل
    كه از باغ نگاهش مست
    می‌گردد دل بلبل
    ******
    يكی را دوست می‌دارم
    ولی نامش به يادم نيست
    هوايش بال و پر بشكست
    ولی بامش به يادم نيست
    ******
    يكی را دوست می‌دارم
    تن باران سر انگشتش
    چه تنها با خيالش رفت
    دل تنگ من از پشتش
    ******
    يكی را دوست می‌دارم
    هوايی كرده چشمم را
    خودش اهل همين جا بود
    كجايی كرده چشمم را
    ******
    يكی را دوست می دارم
    كه خوابم را تصرف كرد
    ردیف نرم گيسويش
    كتابم را تصرف كرد
    ******
    يكی را دوست می‌دارم
    كه من را دوست می‌دارد
    نگاهش مثل مهتاب است
    كه روی بركه می‌بارد

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:کجا,دوست,خیال,اهل,تنها,دلتنگ,گیسو,مهتاب,نگاه,برکه,کتاب,ردیف,صحرا,دریا,پایان,هوا,بلبل,,
  • مرا اینگونه باور کن..

    مرا اینگونه باور کن
    مرا اینگونه باور کن...

    کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته...

    خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟!!

    نمی دانم مرا آیا گناهی هست..؟

    که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست..؟؟؟

    مرا اینگونه باور کن....

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:تنها,باور,اینگونه,دلنوشته,گناه,غریب,جدایی,از یاد رفته,
  • فقط کمی شاد باشید

    مادری به بچه اش میگه: میدونم شیطون گولت زد موهای خواهرتو کشیدی. بچه هه میگه: آره ولی لگدی که زدم تو شیکمش ابتکار خودم بود….

    ………………………………………………………………..

    X تو جاده داشته رانندگی میکرده، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد، میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمیگیره، رفیقشو صدا میکنه میگه: پاشو پاشو تصادفو ببین….

    ………………………………………………………………..

    به یارو میگن سفره حج چطور بود؟ میگه عالی، خیابوناش تمیز، برجاش بلند، ماشین ها همه آخرین مدل، یه جای دیدنی هم داشت که خیلی شلوغ بود من دیگه نرفتم….

    ………………………………………………………………..

    X داشته یکی رو بدجور میزده و هی داد میزده کمک کمک. بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، تو چرا کمک می‌خوای. میگه: آخه این گفته اگه بلند شم لهت میکنم….
    ………………………………………………………………..

    X رادیولوژیست بوده، به مریض میگه: تو عکستون یک شکستگی بزرگ در دنده راستتون دیدم، اما اصلاً نگران نباشید خودم با فتوشاب درستش کردم…..

    ………………………………………………………………..

    X به رفیقش میگه: من یه میمون پیدا کردم چیکارش کنم؟…میگه: ببرش باغ وحش….فردا رفقیش میبینتش، میگه بردیش؟ یارو میگه: آره، تازه امشب هم میخوام ببرمش سینما…..

    ………………………………………………………………..



    یارو میره مانور از هواپیما می پره چترش باز نمی شه. میگه خدا رحم کرد مانور بود…..

    ………………………………………………………………..

    یارو اسم نویسی میکنه واسه موبایل، میگه: خدا کنه نوکیا باشه…

    javahermarket

    بیشتر انسانها، زمانی نا امید میشوند که

    نعره ی هیچ شیری خانه ی چوبی را خراب نمی کند؛

    من از سکوت موریانه ها می ترسم ...!


    بیشتر انسانها، زمانی نا امید میشوند که چیزی به موفقیت آنها باقی نمانده ..



    من ایمان دارم به پایان این روزهای سرد و مه آلود ...

    ماهِ من، می دانم که بزودی آفتابی خواهی شد

    من این را از قاصدکهای خوش خبر شنیده ام ....





    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:قاصدک,خبر,افتاب,موریانه,سکوت,سرد,ایمان,ناامید,موفقیت,انسان,
  • من پاکباز عاشقم از عاشقان تو

    این عشق ماندنی

    این شعر بودنی

    این لحظه های با تو نشستن

    سرودنی است

    این لحظه های ناب

    در لحظه های بی خودی و مستی

    شعر بلند حافظ تو ستودنی ست

    این سر نه مست باده

    این سر که مست مست دو چشم سیاه توست

    اینک به خاک پای تو می سایم

    کاین سر به خاک پای تو با شوق سودنی ست

    تنها تو را ستودم

    آن سان ستودمت که بدانند مردمان

    محبوب من به سان خدایان ستودنی ست

    من پاکباز عاشقم از عاشقان تو

    با مرگم آزمای

    با مرگ اگر که شیوه تو آزمودنی است

    این تیره روزگار در پرده غبار دلم را فرو گرفت

    تنها به خنده

    یا به شکر خنده های تو

    گرد و غبار از دل تنگم ستودنی ست

    در روزگار هر که ندزدید مفت باخت

    من نیز می ربایم

    اما چه ؟

    بوسه بوسه از آن لب ربودنی ست

    تنها تویی که بود و نمودت یگانه بود

    غیر از تو هر که بود هر آنچه نمود نیست

    بگشای در به روی من و عهد عشق بند

    کاین عهد بستنی این در گشودنی ست

    این شعر خواندنی

    این شعر ماندنی

    این شور بودنی

    این لحظه های پرشور

    این لحظه های ناب

    این لحظه های با تو نشستن

    سرودنی ست

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:روزگار,شکر,خدا,تیره,مفت,مرگ,مست,شوق,خاک,حافظ,مست,شعر,ماندنی,سرودنی,مستی,باده,تنها,لحظه ناب,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا