یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

بفــــــهــــــم ...

آدمیزاد....
غرورش را خیلی دوست دارد،

اگر داشته باشد،
آن را از او نگیرید...

حتی به امانت نبرید...
ضربه ای هم نزنیدش،
چه رسد به شکستن یا له کردن!

آدمی غرورش را خیلی زیاد، شاید بیشتر از تمام داشته هایش، دوست
می دارد؛
حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد، چه قدر
دوستت دارد!

و این را بفهم آدمیزاد!

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 21 آبان 1391برچسب:ادمیزاد,غرور,خاطر,دوست,شکست,له,,
  • دلم شکست و نامه ای به خداوند نوشتم

    خدايـــــا ...
    خدايـــــا كلي باهــاتـــ حرفـــ دارمـــ ...

    نميــدونمـــ از كــجا شــروع كنــمــ ...

    خــــدا جــونـمــ فــكــ كــنــم كـمــ كـمــ دارمــ كـمــ مـيارمــ حواســتــ هســت كــ ...!؟

    مـيدونـي خــدا جــونــمـ ايــن روزهــا دلــمـــ پـــر تـــوقــع شــدهـ ...

    يـه نـيــمـ نگـاهـ بهـمــ بــنداز ... مـيدونمـ اونــمـ از ســرمــ زيــادهـ ...

    مــيــدونــمـ...

    مــيدونــمــ خيــلـي بــدمــ ...

    مــيدونـمــ آدمــ نــمـيشــمــ ...

    مــيدونـــمــ گـنـاهـامـ دارهـ ســر بـه فــلكــ مـيــكــشــهـ ...

    مــيــدونــمــ تــاحــالــا صــد بــار تــوبــهـ كــردمـــ ...

    تـــوبـــهـ شـــكــسـتــمــ ...

    ميـــدونـمــ خيــلـي نــاشكــري كــردمــ ...

    ميـــدونـــمــ از دســتـــمــ ــ خيلي نــاراحــتي ...

    ولــي ...

    فـ ـــدات واســــه تـــمـــامـــ خـــوبــيــهـــاتــ

    بـــبــخــ ـــشـــمـ واســـهـ تــمـــامـــ عــهــد شــكـــنــي هـــامـــ

    دوســـــ ــــــِت دارمـــ واســـهـ مــحبـــتــ هـــاتــ و ايــنـــكـهـ

    مـــيـــدونــمــ دوســـمــ داري چــون اگـــهـ دوسـ ــــم نـــداشــتـي نمــي آفـــريــديــمـ

    مـــيـــدونــمــ واســـتـــ عـــزيـــزمــ چـــونــ بــنــدتــمــ

    ميـــدونـمـ دوبــارهـ بهــم فـــرصــ ــــت مــيــدي چـــونــ تــــو خـــدايـــي و بــــخشنـــدهـ

    امـــــا ازتـــ يــهـ خـــواهـــشــ دارمــــ

    هيـــچوقــتــــ تــنهــامــ نــــذار و هـــوامـــو داشــتــهـ بـــاش ...

    حـــرفهـــايــمــ را مــينــويــســمــ ...

    تـــا يـــادمــ بـــاشــد ...

    خـــدا مــــن و نوشــــته هــايــمــ را ديــد ...

    تــا مبـــدا تــشـــكر يـــادمـــ بـــرود...

    دوســــ ـــــــت دارمـــ خــــــــدا جونــــــم ....

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:شکست,بخشش,تمام,عهد,ادم,گناه,شکست,خواهش,تنها,تشکر,خدا,دلنوشته,
  • دشنم شکست

    من از  رویای حقیقت نام تو را جویا شدم
    بر اسمه حقیقت فال تو را جویا شدم
    جویای بر اسمت شدم
    حرفای روزگارتم این
    چنین قلم من را شکاند
    رسیدن به عمق دلت
    همچنین عهد شکاند
    .
    .
    .
    سلام بهانه
    غریبی توی غربت
    نشستم به راهه لطقت
    سنگینس نگاتم
    بر قلبم نشست

    بی انکه خوب بشناسمت
    بفرما داده ام

    بی انکه درکت کنم بفرما دادام

    اینم فرمان من بود
    اینم مجازاته من بود
    اینم یه طوری حقه من بود

    حقم بود ببینم خیانتت
    حقم بود درکت کنم
    حقم بود
    حقی که از قبلم بود


    .

    ..
    شاید یه جور تاوان بود
    درگیر عشقت شوم
    عشق بی مهرت شوم
    عشقی
    که جز تظاهر نداشت بر من خیری
    عشقی جز شعار نداشت بر من چیزی
    عشقه دروغین که عاشقم کرد
    این چنین نابودم کرد
    از سایه غریبه ها اخر
    دشنه ی سادگی کمرم را شکست
     

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 17 آبان 1391برچسب:دشنه,شکست,درک,قلب,بهانه,عهد,راه,عشقوسایه,غریبه,دروغ,عاشق,نابود,فروشگاه اینترنتی,همه چی,
  • من پذيرفتم شكست خويش را

    من پذيرفتم شكست خويش را

    پندهای عقل دور انديش را

    من پذيرفتم كه عشق افسانه است

    اين دل درد آشنا ديوانه است

    ميروم شايد فراموشت كنم

    با فراموشي هم آغوشت كنم

    ميروم از رفتن من شاد باش

    از عذاب ديدنم آزاد باش

    گرچه تو تنهاتر از من ميروی

    آرزو دارم ولي عاشق شوی

    آرزو دارم بفهمي درد را

    تلخي برخوردهای سرد را !

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 5 آبان 1391برچسب:تلخی,فراموشی,عاشق,عذاب,تنهاتر,پند,شکست,عاشقانه,دانلود اهنگ,
  • **یک شبی مجنون نمازش را شکست..**

    یک شبی مجنون نمازش را شکست

    بی وضو در کوچه ی لیلا نشست

    عشق آن شب مستِ مستش کرده بود

    فارغ از جام الستش کرده بود

    سجده ای زد بر لب درگاه او

    پُر ز لیلا شد دل پر آه او

    گفت یارب از چه خوارم کرده ای

    بر صلیب عشق دارم کرده ای

    جام لیلا را به دستم داده ای

    وندر این بازی شکستم داده ای

    نیشتر عشقش به جانم می زنی

    دردم از لیلاست آنم می زنی

    خسته ام زین عشق ، دل خونم نکن

    من که مجنونم ، تو مجنونم نکن

    مرد این بازیچه دیگر نیستم

    این تو و لیلای تو … من نیستم

    گفت ای دیوانه لیلایت منم

    در رگ پنهان و پیدایت منم

    سالها با جور لیلا ساختی

    من کنارت بودم و نشناختی

    عشق لیلا در دلت انداختم

    صد قمار عشق یکجا باختم

    کردمت آواره ی صحرا نشد

    گفتم عاقل می شوی اما نشد

    سوختم در حسرت یک یا ربَّت

    غیر لیلا بر نیامد از لبت

    روز و شب او را صدا کردی ولی

    دیدم امشب با منی گفتم بلی

    مطمئن بودم به من سر می زنی

    در حریم خانه ام در می زنی

    حال این لیلا که خوارت کرده بود

    درس عشقش بی قرارت کرده بود

    مرد راهش باش تا شاهت کنم

    صد چو لیلا کشته در راهت کنم

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:مجنون,نماز,شکست,صلیب,لیلا,عشق,خسته,فارغ,حسرت,حریم,خانه,دیوانه,عشق,,
  • خیال کهنه

    امشب خیال زخمی من پر کشیده است

    سمت جنوب شرقی چشمت پریده است

    امشب در این اتاق پر از خاطرات تو

    چفیه، پلاک نقش تو را خوش تنیده است

    هرچند قاب خاطره در هم شکست از آه!

    از روزگار رفته که حسرت کشیده است

    می خواهم از تو آه ... نگویم ، نمی شود

    این شعر هم که خواب تو را باز دیده است

    ای کاش رد پای من از عشق تو گم شود

    آه این خیال کهنه کمی نارسیده است

    در گرگ و میش خاطره های گذشته باز

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:گرگ,میش,خیال,عشق,خاطره,حسرت,شرقی,چفیه,شکست,,
  • قسم به دوزخ قسم به چنگيز

    قسم به دوزخ قسم به چنگيز

    قسم به حال و هواي پاييز

    قسم به تهمت قسم به مريم

    قسم به گندم گناه آدم

    نه باغ ليمو نه باغ سيبي

    نه دلربا و نه دلفريبي

    نه مثل شعري كه ناگهان است

    نه مثل گريه كه بي امان است

    نه مثل شاهان هميشه مستي

    نه چون خدايان هميشه هستي

    تمام سعي ات شكست من بود

    اگرچه مهرم وراي تن بود

    هميشه شاعر شكستني نيست

    هميشه دردش نگفتني نيست

    خداي شاعر خداي درياست

    همين برايش چقدر زيباست

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:قسم,شاعر,هستی,شکست,شاعر,شاعر,دلنوشته,شعر,زیباترین,بهترین,زیبا,دریا,
  • دور نشو

    من آرزومند دهانت هستم ، صدايت ، مويت

    دور نشو
    حتي براي يك روز
    زيرا كه …
    زيرا كه …
    - چگونه بگويم –
    يك روز زماني طولاني ست
    براي انتظار من
    چونان انتظار در ايستگاهي خالي
    در حالي كه قطارها در جايي ديگر به خواب رفته اند !

    تركم نكن
    حتي براي ساعتی
    چرا كه قطره هاي كوچك دلتنگي
    به سوي هم خواهند دويد
    و دود
    به جستجوي آشيانه اي
    در اندرون من انباشته مي شود
    تا نفس بر قلب شكست خورده ام ببندد !

    آه !
    خدا نكند كه رد پايت بر ساحل محو شود
    و پلكانت در خلا پرپر زنند !

    حتي ثانيه اي تركم نكن ، دلبندترين !
    چرا كه همان دم
    آنقدر دور مي شوي
    كه آواره جهان شوم ، سرگشته
    تا بپرسم كه باز خواهي آمد
    يا اينكه رهايم مي كني
    تا بميرم !

    javahermarket

    کوروش کبیر تاریخ هخامنشیان

    هخامنشیان گروهی از اریایی ها بودند که به فرماندهی کورش بزرگ (شاه انشان)حکومتی را در فلات ایران بنا کردند.

    با طلوع دولت هخانشی که به وسیله کوروش بزرگ پارسی از خاندان نامور بنیاد گردید (حدود ۵۵۰ ق.م) ، ایران در صحنه تاریخ جهانی نقش فعال و تعیین کننده أی یافت . همچنین ، این دولت منشاء و مرکز یک تمدن و فرهنگ ممتاز آسیایی و جهانی دنیای باستان شناخته شد.

    کوروش بزرگ، پادشاه سرزمین انشان (انزان ، در حدود شوش نواحی ایلام جنوبی) و سر کرده سلحشور و محبوب طوایف پارسه (پارس) که قلمرو او و پدرانش در آن روزها تابع حکومت پادشاهان خاندان دیااکو محسوب می شد، با شورش بر ضد آستیاگ و پیروزی بر او ، هگمتانه (اکباتان ، همدان) را گرفت (۵۴۹ ق.م.). وی، خزانه ها و ذخایر تختگاه ماد را هم بنابر روایت یک کتیبه بابلی ، به " انشان " برد و سرانجام به فرمانروایی طوایف ماد در ایران پایان داد.

    پیروزی سریع او بر قلمرو ماد که بلافاصله پس از سقوط همدان زیر تسلط او در آمد ، در نزد پادشاهان عصر موجب دلنگرانی شد . کوروش برای مقابله با اتحادیه ای که با شرکت لیدیه ، بابل و مصر بر ضد او در حال شکل گرفتن بود ، خود را ناچار به درگیری با آنها یافت .

    پس از آن ، بلافاصله با شتابی بی مانند، به جلوگیری از یورش کرزوس پادشاه لیدیه ، که با عجله عازم تجاوز به مرزهای ایران بود ، پرداخت . در جنگ ، کرزوس شکست خورد و ساردیس (اسپرده ، سارد) پایتخت او به دست کوروش افتاد (۵۴۶ق.م.). این پیروزی ، آسیای کوچک را هم برقلمرو وی افزود (۵۴۹ ق.م.) اما ، پیش از درگیری با بابل و ظاهرا" برای آنکه هنگام لشکر کشی به میانرودان (بین النهرین) مانند آنچه برای هووخ شتره ، پادشاه ماد ، در هنگام عزیمتش به جنگ با آشور پیش آمد، دچار حمله سکاها نشود ، چندی در نواحی خاوری فلات به گسترش قدرت و تامین حدود پرداخت . بالاخره ، با گذر از دجله حمله به بابل را آغاز کرد و تقریبا" بدون جنگ آن را فتح کرد (۵۳۸ ق.م.) با فتح بابل ، سرزمینهای آشور و سوریه و فلسطین هم که جزو قلمرونبونید- پادشاه بابل - بود نیز ، به تصرف کوروش در آمد . اما، در گیریهایی که در نواحی خاوری کشور در حوالی گرگان و زمین های میان دریاچه کاسپین و دریاچه آرال برای او پیش آمدو ظاهرا" به مرگ او منجر شد (۵۲۹ ق.م.) ، او را از اقدام به لشکر کشی به مصر ، که در گذشته با لیدیه و بابل برضد وی هم پیمان شده بودند ، مانع گشت . پسرش ، کمبوجیه این مهم را انجام داد (۵۲۵ ق.م.) وبدین گونه ، مصر و قورنا (سیرنائیک) در شمال آفریقا هم جزو قلمرو هخامنشی ها در آمد و شاهنشاهی پارسی ها به وسعت فوق العاده ای که در تمام دنیای باستان بی سابقه بود، رسید . بالاخره ، داریوش اول (معروف به کبیر) که پس از مدت کوتاهی (۵۲۱ ق.م.) با ایجاد امنیت ، ساخت شبکه های ارتباطی ، وضع قوانین و مقررات مربوط به مالیات عادلانه ، به این دولت که در واقع میراث کوروش بود ، تمرکز و تحرک واستحکامی قابل دوام بخشید. با این حال ، لشکر کشیهایی که داریوش در مرزهای باختری و شمال شاهنشاهی کرد وبیشتر برای تامین یکپارچگی و تمامیت آن بود ، در آسیای کوچک و یونان با مقاومتهایی روبرو گردید (۴۹۹ ق.م.) که حل آن از راه نظامی، برای وی ممکن نگشت (۴۹۰ ق.م.).


    پسرش ، خشایارشا هم که پس از او به سلطنت رسید (۴۸۶ ق.م.) در رفع این مقاومتها (۴۸۰ ق.م.) که از عدم تفاهم میان زندگی یونانی و اصول حکومت خاوری ناشی می شد، پیزوزی بدست نیاورد. حتی پس از خشایارشا (۴۶۵ ق.م.) هم . این سوءتفاهم میان ایران با شهرهای یونان مدتها ادامه یافت .


    با این حال جانشینان دیگر داریوش و از جمله کسانی چون داریوش دوم (۴۰۴ – ۴۲۳ ق.م.) و اردشیر دوم (۳۵۸ – ۴۰۴ ق.م.) که هیچ یک ذره ای از لیاقت و کاردانی او را هم نداشتند، در حل سیاسی این مساله و نگهداری فرایران در نواحی خاوری و مدیترانه ، دچار دشواریی نشدند. حتی شورش مصر بر ضد ساتراپ ایرانی خود (۴۱۵ ق.م) ، که یک چند آن سرزمین را از ایران جدا کرد ، و رویداد بازگشت ده هزار چریک یونانی از ایران (۴۰۱ ق.م.) که نشانه ضعف نظامی ایران در آن روزها بود، تمامیت شاهنشاهی ایران را سست نکرد . به همین دلیل، سامانه های داریوش بزرگ و تدابیر سیاسی برخی ساتراپهای ایرانی که مشاوران پادشاهان بودند ، همچنان نگهدار یکپارچگی و تمامیت قلمرو هخامنشی باقی ماند.


    این قلمرو گسترده که از حدود جیحون و سند تا مصر و دریای اژه را در بر می گرفت ، در دوره ی داریوش دارای تقسیمات اداری منظمی بیش از بیست استان (هرودوت) یا بیشتر (کتیبه ها) بود که در هر استان (خشتره = شهر) یک ساتراپ (خشترپ = خشتروپان = شهربان) به عنوان والی عهده دار امور کشوری بود . با آنکه این والی بر همه ی کارهای مربوط به استان نگاهی ریزبین داشت ، فرمانده پادگان استان و نگهبان ارگ آن زیر حکم وی نبودند . به این ترتیب ، ساتراپ با وجود اقتدار به نسبت نا محدود ، همواره زیر نظارت پادشاه قرار داشت و اندیشه ی شورش برای او ، چندان قابل اجرا به نظر نمی رسد . حکم و اراده پادشاه هم در سراسر این استانها قانون محسوب می شد و پیروی می شد . اقوام پیرو هم با آنکه در کیش و باورها و آیین های خود محدودیتی نداشتند، با پیروی از حکم پادشاه، به نگهداشت یکپارچگی و تمامیت شاهنشاهی پایبند بودند . نمونه این پایبند ، از همکاری آنان در کار بنای کاخ داریوش در شوش پیداست . لوحه های گلی بازمانده از آن پادشاه ، نقش صنعتگران این اقوام و مصالح سرزمینهای آنان را در ایجاد این کاخ به یاد می آورد .

    نام سرزمینهای تابع ، در کتیبه ای متعلق به آرامگاه داریوش که در نقش رستم می باشد ، به تفصیل این گونه آمده است : ماد ، خووج (خوزستان) پرثوه (پارت) ، هری ب و (هرات) ، باختر ، سغد ، خوارزم، زرنگ ، آراخوزیا (رخج ، افغانستان جنوبی تاقندهار) ، ثته گوش (پنجاب) ، گنداره (کابل ، پیشاور) ، هندوش (سند) ، سکاهوم ورکه ر(سکاهای ماورای جیحون) ، سگاتیگره خود (سکاهای تیز خود ، ماورای سیحون) ، بابل ، آشور ، عربستان ، مودرایه (مصر) ، ارمینه (ارمن)، کته په توک (کاپادوکیه ،بخش خاوریآسیای کوچک)، سپرد (سارد ، لیدیه در مغرب آسیای صغیر)، یئونه (ایونیا ، یونانیان آسیای صغیر)، سکایه تردریا (سکاهای آن سوی دریا : کریمه ، دانوب) ، سکودر (مقدونیه)، یئونه تک برا (یونانیان سپردار: تراکیه ، تراس)، پوتیه (سومالی)، کوشیا (کوش حبشه) ، مکیه (طرابلس غرب ، برقه) ، کرخا (کارتاژ ، قرطاجنه یا کاریه در آسیای کوچک) .

    در میان این نامها ، ظاهرا " سرزمینهای هم بود که ساتراپ جداگانه نداشت و به وسیله ساتراپ استان همسایه یا نزدیک اداره می شد . لوحه أی نیز در شوش به دست آمده است که به داریوش تعلق دارد و نام کشورهای تابع را – با اندک تفاوت – تقریبا " همانند آنچه در کتیبه نقش رستم او آمده است یاد میکند. فهرست دیگری را هرودوت (تواریخ ۳ : ۹۸ – ۸۹) نقل می کند که برخی داده های جالب توجه را که درباره مقدار وترتیب مالیات این نواحی ، به دست می دهد . البته ، این داده ها نوشته مندرج در کتیبه ها را نیز تکمیل می کند . همچنین ، ویرایش هایی را هم که ظاهرا" گه گاه در تقسیمات اداری کشور می باید پیش آمده باشد ، ارائه می دهد .

    در یک کتیبه مربوط به تخت جمشید نیز که به نظر می رسد متعلق به آرامگاه یکی از پادشاهان هخامنشی و به احتمال زیاد اردشیر دوم (حدود ۳۵۸ ق.م.) باشد ، فهرست اقوام تابع شاهنشاهی ، این گونه آمده است : پارسی ، مادی ، خوزی ، پارتی ، هروی ، باختری ، سغدی ، خوارزمی ، اهل زرنگ ، اهل رخج ، ثته گوشی ، گندهاری ، هندی ، (اهل سند) ،سکایی هومه ورک ، سکایی تیز خود ، بابلی ، آشوری ، عرب، مصری ، ارمنی ، اهل کاپادوکیه ، اهل سارد ، پوتی ، کوشی ، کرخایی . اینکه نام اقوام تابع در این روزها که فقط بیست و هشت سال با کشته شدن داریوش سوم و انقراض هخامنشی ها ۳۳۰ (ق.م.) فاصله دارد، با آنچه در کتیبه آرامگاه داریوش در نقش رستم درباره سرزمینهای تابع وی آمده است ، تقریبا" تفاوتی ندارد ، نشان می دهد که هخامنشی ها تا پایان دوران فرمانروایی وحدت و تمامیت قلمرو خود را نگهداشته است. حتی ، نشانه ها حاکی از آن است که در پایان دوره ی اردشیر سوم (۳۳۸ ق.م.) چند سالی پیش از سقوط شاهنشاهی پارس ، دولت هخامنشی به مراتب قوی تر ، یکپارچه تر و منظم تر از پایان عهد خشایارشا بوده است .

    شکست داریوش سوم (۳۳۰ – ۳۳۶ ق.م.) از اسکندر هم – غیر از مهارت جنگی فاتح مقدونی – جدایی قسمتی از سپاه که خود را یونانی می دانستند از سپاه داریوش سوم که منجر به شکست او و سقوط امپراطوری هخامنشی شد.

    javahermarket

    بیشتر آرام و بی صدا باشید

    هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمی کند رودخانه ها آب خود را مصرف نمی کننددرختان میوه خود را نمی خورندخورشید گرمای خود را استفاده نمی کند گل ، عطرش را برای خود گسترش نمی دهدنتیجه :زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . ......
    سکه های پول همیشه صدا دارنداما اسکناس ها بی صدا هستندپس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا میرودبیشتر آرام و بی صدا باشید . . ....
    سطر ها بسیار موثر هستندچون به شما میفهمانند که :۱٫ نظم و ترتیب همیشه در اولویت است۲٫ سکوت معنی دار بهتر از کلمات بی معنی است . . ....
    هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی هرکز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمی آیند فقط یک قطره اشک کافیست تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشک های تو می آید . . ....
    در مسابقه بین شیر و گوزن ، بسیاری از گوزن ها برنده میشوند چون شیر برای غذا میدود و آهو برای زندگی پس” هدف مهم تر از نیاز است “...
    یک جمله فوق العاده ، که در هر ایستگاه اتوبوس ژاپنی نوشته شده است اتوبوس متوقف خواهد شد ، اما شما پیاده روی به سمت هدف را ادامه دهید . . .... . . ....
    من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام.من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود . . .(توماس ادیسون)...
    این روزها همه ترس از دست دادن آبروی خود را دارند اما به سادگی آبروی دیگران را می برند . . ....
    وقتی در وضعیت خوبی هستید ، یک اشتباه را یک ُجک در نظر میگیرید اما زمانی که در وضعیت بدی قرار دارید ، حتی از یک ُجوک ناراحت میشوید و اشتباه میپندارید . . ....
    مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشیدآنها شاید شما را ببخشند ، اما هرگز فراموش نمیکنند . . ....
    از گوش دادن به سخنان دشمنانتان غافل نباشید آنها اشتباهات شما را به خوبی بیان میکنند !(شکسپیر)...
    به منظور موفقیت تمایل شما برای رسیدن به موفقیت ، باید بیشتر از ترس از شکست باشد . . ....
    اگر شما برای انجام کاری که باید انجام بدهید ، راهی پیدا کردید آن را انجام خواهید داد در غیر این صورت ، یک بهانه برای انجام ندادن پیدا کردید . . ....
    “مدارا”بالاترین درجه قدرتو“میل به انتقام”اولین نشانه ضعف است . . ....

    طوطی صحبت میکند ، اما اسیر قفس است اما عقاب سکوت میکند و دارای اراده پرواز . . ....
    ما در زندگی آسایش را با کسانی داریم که با موافق هستند اما زمانی رشد میکنیم با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند . . ....
    اگر شما یک سیب بد طعم را خورده باشیدمیتوانید طعم یک سیب خوب را درک کنیدپس ، از تلخی های زندگی درس بگیرید تا بتوانید آن را درک کنید...
    چیز هایی که از دست داده ای را به حساب نیاور چون گذشته هرگز برنمیگردد اما گاهی اوقات ، آینده میتواند چیزهایی که از دست داده ای را برگرداندبه آن فکر کن . . ....
    اگر رنجی نمی بردیم هرگزمهربان بودن را نمی آموختیم . . ....
    چنان زندگی کن که کسانی که تو را می شناسند، اما خدا را نمی شناسندبواسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند . . ....
    دیشب که نمیدانستم برای کدام یک از درد هایم گریه کنم کلی خندیدم . . .(صادق هدایت)...
    به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید !زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    بفــــــهــــــم ...

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا