یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

اس ام اس جدید

با سیگار کشیدن کسى مرد نشد
ولى
با نامردى، خیلى ها سیگارى شدن...

.............................

میروم ز دیده ها نهان شوم
می روم که گریه در نهان کنم
یا مرا جدایی تو می کشد
یا تو را دوباره مهربان کنم

.............................

یک لحظه زندگی، تو از دست می رود
وقتی کسی که هستی تو است، می رود

.............................

شاید که اندکی بنشیند کنار تو
اما کسی که بار سفر بست، می رود

.............................

آلزایمر درد نیست!
براى بعضى ها درمان است...

.............................

انگار که زیر و رو شدم بعد از تو
در چاه خودم فرو شدم بعد از تو
از بس به دلم دروغ گفتم بانو
چوپان دروغ گو شدم بعد از تو
(جلیل صفربیگی)

.............................

دارم از تو دور میشم، داره تنها میشه قلبم
میدونم نبودن تو، جونمو میگیره کم کم
چیزی از تنم نمونده بعد دل شکستن تو
یه اتاق ساکت و سرد، من و فکر رفتن تو

.............................

اگه نیمه گمشده تو پیدا نکردی زیاد مهم نیست...
درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیداشدتو گم کنی...

.............................

یک عمر فقط فاصله سازی کردند
خط های عمود را موازی کردند
از روی سیاه جاده ها فهمیدم
با زندگی من و تو بازی کردند

.............................

تویى که میگى : دیگه مثل من پیدا نمیکنى!
واقعا فکر میکنى بعد از تو ، دنبال یکى مثل تو میگردم؟!

.............................

وقتی کسی تصمیم می گیره بره
حتی اگه نره هم
دیگه پیش تو نیست...

.............................

می گفت پای رفتن ندارم؛ راست می گفت با سر رفت...

.............................

خواستن، همیشه توانستن نیست
گاهی داغی است ک بر دلت میماند...

.............................

درد یعنی‌ سرت به همون سنگی‌ بخوره که به سینه میزدی ...

.............................

بهونه برای گریه زیاده
اما
امان از گریه های بی بهونه...

.............................

در کار خود، من و تو ز او بی وفاتریم
با من ز بی وفایی دنیا، سخن مگو

.............................

کاش می شد درست،گریه کنیم
مثل روز نخست، گریه کنیم
نامه ای گر رسیدمان از دوست
پیش مامور پست، گریه کنیم

..........................

ضرب المثل چینی: «برنج سرد را می‌توان خورد، چای سرد را می‌توان نوشید، اما نگاه سرد
را نمی‌توان تحمل کرد

.......................................

گناهش گردن خودت
آن روز، روزه بودم که حسرت تو را خوردم.

......................

مثل آسمان می مانی؛ دوستت دارم اما نمیتوانم داشته باشمت...

کوچ پرنده به من آموخت وقتی هوای رابطه سرد است، باید رفت...

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 30 آبان 1391برچسب:اس ام اس,پیامک,جدید,زیبا,سرگرمی,ابان ماه,محرم,اس ام اس ,پیامک,مسیج,تبریک,تسلیت,مهربان,
  • اس ام اس ماه محرم

    دل را اگر از حسين بگيرم چه كنم
    بي عشق حسين اگر بميرم چه كنم
    فردا كه كسي را به كسي كاري نيست
    دامان حسين اگر نگيرم چه كنم
    ------------------

    تسليت محرم - شروع محرم
    ------------------

    گويند كه در روز قيامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است.
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس به مناسبت محرم
    ------------------

    پرسيدم از هلال چرا قامتت خم است ؟
    آهي کشيد و گفت ماه محرم است...
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس به مناسبت محرم
    ------------------

    باز محرم رسيد، ماه عزاي حسين
    سينه‌ي ما مي‌شود، كرب و بلاي حسين
    كاش كه تركم شود غفلت و جرم و گناه
    تا كه بگيرم صفا، من ز صفاي حسين
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس به مناسبت محرم
    ------------------

    فرشته‌ها از امشب صبوي غم مي‌نوشن
    دوباره اهل جنت پيرهن سياه مي‌پوشن
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس به مناسبت محرم
    ------------------

    با آب طلا نام حسين قاب کنيد
    با نام حسين يادي از آب کنيد
    خواهيد مه سربلند و جاويد شويد
    تا آخر عمر تکيه بر ارباب کنيد
    فرا رسيدن ماه محرم تسليت باد
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس به مناسبت محرم
    ------------------

    باز محرم شدو دلها شکست از غم زينب دل زهرا شکست
    باز محرم شد و لب تشنه شد از عطش خاک کمرها شکست
    آب در اين تشنگي از خود گذشت دجله به خون شد دل صحرا شکست
    قاسم وليلا همه در خون شدند اين چه غمي بود که دنيا شکست
    محرم ماه غم نيست ماه عشق است محرم مَحرم درد حسين است
    ------------------

    تسليت محرم - به مناسبت فرارسيدن محرم
    ------------------

    هر دم به گوش مي رسد آواي زنگ قافله ، اين قافله تا كربلا ديگر ندارد فاصله .
    حلول ماه محرم ، ماه پژمرده شدن گلستان فاطمه تسليت باد . التماس دعا
    ------------------

    تسليت محرم - به مناسبت فرارسيدن محرم
    ------------------

    نام من سرباز کوي عترت است ، دوره آموزشي ام هيئت است . پــادگــانم چــادري شــد وصــله دار ، سر درش عکس علي با ذوالفقار . ارتش حيــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازي پي هر فرصتم . نقش سردوشي من يا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است . رنــگ پيراهــن نه رنــگ خاکــي است ، زينب آن را دوخته پس مشکي است . اسـم رمز حمله ام ياس علــي ، افسر مافوقم عباس علي (ع)

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: پنج شنبه 25 آبان 1391برچسب:تسلیت,اس ام اس ,امام حسین,ماه محرم,محرم,قیام,عاشورا,امام حسین,محرم,پیام,تسلیت,ایام,

  • قيامت بي حسين غوغا ندارد"شفاعت بي حسين معنا ندارد"حسيني باش كه در محشر نگويند"چرا پرونده ات امضاء ندارد
    ------------------

    تسليت محرم - ماه محرم 1430
    ------------------

    عالم همه قطره و درياست حسين ، خوبان همه بنده و مولاست حسين ، ترسم كه شفاعت كند از قاتل خويش ، از بس كه كَرَم دارد و آقاست حسين
    ------------------

    تسليت محرم - شهادت امام حسين
    ------------------

    عالم همه محو گل رخسار حسين است ، ذرات جهان درعجب از كار حسين است . داني كه چرا خانه ي حق گشته سيه پوش ، يعني كه خداي تو عزادار حسين است
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس ماه محرم
    ------------------

    آبروي حسين به كهكشان مي ارزد ، يك موي حسين بر دو جهان مي ارزد ، گفتم كه بگو بهشت را قيمت چيست ، گفتا كه حسين بيش از آن مي ارزد
    ------------------

    تسليت محرم - پيامک ماه محرم
    ------------------

    ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسيدن ماه محرم را به عزادارن راستينش تسليت عرض ميكنم
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس محرم
    ------------------

    اي وجودت عشق را معناي حسين عالمي يك قطره تو دريا حسين فرا رسيدن ماه محرم را به تمامي مسلمانان جهان تسليت مي گم
    ------------------

    تسليت محرم - sms moharram
    ------------------

    پرسيدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهي كشيدوگفت:كه ماه محرم است.گفتم: كه چيست محرم؟باناله گفت:ماه عزاي اشرف اولادآدم است
    ------------------

    تسليت محرم - عاشورا تاسوعا
    ------------------

    السلام عليكم يااباصالح المهدى (عج)السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده(ياصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسين تسليت عرض مينمايم)
    ------------------

    تسليت محرم - ماه محرم تسليت باد
    ------------------

    اردوي محرم به دلم خيمه به پا كرد
    دل را حرم و بارگه خون خدا كرد
    ------------------

    تسليت محرم - sms محرم
    ------------------

    محرم آمد و ماه عزا شد
    مه جانبازي خون خدا شد
    جوانمردان عالم را بگوييد
    دوباره شور عاشوار به پا شد
    ------------------

    تسليت محرم - عزاداري محرم
    ------------------

    حسين ميا به کوفه ، کوفه وفا ندارد ...
    اي به دل بسته ، قدري آهسته
    کن مدارا با ، زينب خسته ...
    يا حسين مظلوم ...
    ------------------

    تسليت محرم - محرم الحرام
    ------------------

    يه جائيه تو دنيا همه براش مي ميرن
    تموم حاجتا رو همه از مي گيرن
    بين دو نهر آبه ، يه سرزمين خشکه
    شميم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
    شباي جمعه زهرا زائر اين زمينه
    سينه زن حسينه ، يل ام البنينه ...
    ------------------

    تسليت محرم - اس ام اس ويژه ماه محرم
    ------------------

    دوست دارم هر چي دارم بدم به راه تو حسين
    تا که سينه خيز بيام ميون بين الحرمين
    ------------------

    تسليت محرم - sms mahe moharam
    ------------------

    السلام اي وادي کرببلا
    السلام اي سرزمين پر بلا
    السلام اي جلوه گاه ذوالمنن
    السلام اي کشته هاي بي کفن
    ------------------

    تسليت محرم - moharram sms
    ------------------

    کاش بوديم آن زمان کاري کنيم
    از تو و طفلان تو ياري کنيم
    کاش ما هم کربلايي مي شديم
    در رکاب تو فدايي مي شديم
    السلام عليک يا ابا عبدالله ...
    ------------------

    تسليت محرم - آغاز ماه محرم اس ام اس
    ------------------

    كربلا لبريز عطر ياس شد. . . .نوبت جانبازي عباس شد
    ------------------

    تسليت محرم - آغاز ماه محرم اس ام اس
    ------------------

    ديباچه ي عشق و عاشقي باز شود
    دلها همه آماده ي پرواز شود
    با بوي محرم الحرام تو حسين
    ايام عزا و غصه آغاز شود
    ------------------

    تسليت محرم - آغاز محرم
    ------------------

    نازم آن آموزگاري را که در يک نصف روز
    دانش‌آموزان عالم را همه دانا کند
    ابتدا قانون آزادي نويسد بر زمين
    بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
    ------------------

    تسليت محرم - آغاز محرم

    javahermarket

    درسهایی بی نظیر برای زندگی

    پرستار، مردی با یونیفرم ارتشی و با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: آقای "گری" پسر شما اینجاست!
    پرستار مجبور شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را باز کند.
    پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر حمله قلبی درد میکشید جوان یونیفرم پوشی که کنار چادر اکسیژن ایستاده بود را دید و دستش را بسوی او دراز کرد و سرباز دست زمخت او را که در اثر سکته لمس شده بود در دست گرفت وگرمی محبت را در آن حس کرد...
    پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنارتخت بنشیند و تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها میتابید،دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش میگفت.
    پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت.
    آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژن رسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت میکرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود...
    در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان اورا رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید.
    منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد.
    وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن ولی سرباز حرف او را قطع کرد و گفت: نه اون پدر من نیست، من تا بحال اورا ندیده بودم !!!
    پرستار گفت: پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟
    سرباز گفت: میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود و وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمیتواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد تصمیم گرفتم بمانم.
    من امشب آمده بودم اینجا تا آقای "ویلیام گری" را پیدا کنم. پسر ایشان در عراق کشته شده و من مامور شده بودم تا این خبر را به ایشان بدهم.

    * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
    برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم ، اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم ، احتیاج به جوانی دارم . . . ژوبرت

    javahermarket

    قاطر

    مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم می زد.

    یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد.

    در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد.

    هر وقت یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک می شد، مرد گوش می داد و به نشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین می کرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک می شد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را به نشانه مخالفت تکان می داد.

    پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید.

    کشاورز گفت:

    خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من می گفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق می کردم.

    کشیش پرسید، پس مردها چه می گفتند؟

    کشاورز گفت:

    آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه؟

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 17 مهر 1391برچسب:کشیش,قاطر,زن,همسر,فوت,کشاورز,تدفین,تصدیق,تسلیت,داستان,حکایت,مخالفت,قضیه,مزرعه,عزادار,
  • حکایت زن و قاطر

    مرد کشاورزی یک زن نق نقو داشت که از صبح تا نصف شب در مورد چیزی شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم می زد.

    یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسر نق نقو مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد.

    در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شد.

    هر وقت یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک می شد، مرد گوش می داد و به نشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین می کرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک می شد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را به نشانه مخالفت تکان می داد.

    پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید.

    کشاورز گفت:

    خوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من می گفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق می کردم.

    کشیش پرسید، پس مردها چه می گفتند؟

    کشاورز گفت:

    آنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه؟

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:کشاورز,زن,قاطر,همسر,تدفین,ناهار,عزادار,تسلیت,کشیش,جنازه,حکایت,داستان,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    اس ام اس جدید

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا