یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

حکایت

باز یک غزل حکایت کسی که عاشق است
باز ما و کشف خلوت کسی که عاشق است
در سکوت چشم دوختن به جاده های دور
باز انتظار عادت کسی که عاشق است
دستهای التماس ما گشوده پس کجاست؟
دستهای با محبّت کسی که عاشق است
باز هم سخن بگو سخن بگو شنیدنی ست
از زبان تو حکایت کسی که عاشق است
من اگر بخواهمت نخواهمت تو خوب باش
مثل حسن بی نهایت کسی که عاشق است
بغض های شب همیشه سهم نا امید هاست
خنده های صبح قسمت کسی که عاشق است
شاخه ها خدا کند به دست باد نشکند
عشق یعنی استقامت کسی که عاشق است
منتظر نایستید٬نوبت شما که نیست
نوبت من است٬نوبت کسی که عاشق است
دل تو مثل دلم اينهمه دلتنگ كه نيست
بخدا جنس دلم مثل دلت سنگ كه نيست
همه حرفات پر كذب و پرنيرنگ و فريب
عشق من مثل تو و عشق تو بيرنگ كه نيست
تنم اينجاست همه فكر وخيالم پيش تو
تو كه آرومي، آخه تو دل تو جنگ كه نيست
وقتي که رفتي ، واسه من حتي دلت تنگ نشد
خونه ي عشق و شناختن كار هر سنگ كه نيست

javahermarket

مرگ

مي دانم پس از مرگم ثروتمندي ، از ميان ثروتمندان شهر ما پيدا خواهد شد که لاشه مرا بخاطر اضافه کردن شهرتي بر شهرتهاي کذائي خود، به خاک بسپارد....

...اما نه ! ثروتمندان محترم!؟... لطفا مرا با پول خود ، به خاک نسپاريد!... لاشه مرا با کارد آشپزخانه ي رنگ و رو رفته مان، که قلمتراش مداد شبهاي نويسندگي من است، در هم بدريد! و پاره هاي سرگردان لاشه ي مرا در پست ترين نقاط شهر، به سگها بسپاريد ...! من مي خواهم ، از لاشه من ، چندين سگ گرسنه سير شود... شما آدمکهاي کمتر از سگ ، که هيچ انسان گرسنه اي از درگاهتان سير نشد!...

من ميميرم ... اما مرگ من ، مرگ زندگي من نيست! مرگ من ، انتقامي است که زندگي من ، از جعل کننده ي نام خودش مي گيرد؟. من ميميرم تا زندگي زير دست و پاي مرگ نميرد!... مرگ من، عصيان يک زندگي است که نمي خواهد بميرد...!

javahermarket

ندارد

سیمای تو را ماه ندارد . . . که ندارد

ژرفای تو را چاه ندارد . . . که ندارد

در حسرت دیدار تو ای برگ شقایق

دل، طاقت یک آه ندارد . . . که ندارد

من گوشه ی چشمت به دو عالم نفروشم

این نازِ ِ نگه، شاه ندارد . . . که ندارد

معشوقه ی من پاک تر از قطره ی باران

و اللهِ که بدخواه ندارد . . . که ندارد

عمری است که سرگشته ی صحرای کویرم

این جاده به تو راه ندارد . . . که ندارد

javahermarket

دکتر شریعتی

نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد
نمی خواهم بدانم
کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت
ولی بسیار مشتاقم
که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد
بدست کودکی گستاخ و بازیگوش و او
یکریز و پی در پی
دم خویش را بر گلویم سخت بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من
سکوت مرگبارم را .............

javahermarket

کاش

کاش در افسانه های عاشقان جا می شدم
فارغ از ياد و غمت سرمست و پايا می شدم
در هجوم دردها و غصه های بی شمار
صابر و پر حوصله مانند دريا می شدم
تا ببينم هر شفق روی ترا معشوق وار
لحظه لحظه دم به دم سرشار رويا می شدم
در پی ديوانگی مجنون صفت همرنگ شمع
سر به سر می سوختم بی ترس و پروا می شدم
تا نبيند هر كسی اشك من دلخسته را
در ميان عالمی تنهای تنها می شدم
عشق را می كشتم اندر قلب خود ديوانه وار
لال و گنگ و كور و كر مانند صحرا می شدم
گرچه قلبم را شكستی خرد كردی نا رفيق
كاش می شد بعد تو من باز پيدا می شدم

javahermarket

لحظه ای؟؟

لحظه ای با من باش
بزن باران بهاری کن فضا را
بزن باران و تر کن قصه ها را
بزن باران که از عهد اساطیر
کسی خواب زمین را کرده تعبیر
بشارت داده این آغاز راه است
نباریدن دلیل یک گناه است
بزن باران به سقف دل که خون است
کمی آنسوتر از مرز جنون است
بزن باران که گویی در کویرم
به زنجیر سکوت خود اسیرم
بزن باران سکوتم را به هم زن
و فردا را به کام ما رقم زن
بزن باران به شعرم تا نمیرد

javahermarket

نکاتی بسیار ظریف جهت دیوانه شدن....(طنز)

از رفتگر محله عیدی بگیرید.

* سی دی قفل دار رو بشکنین تا قفلش باز بشه.

* جوراب های کثیف رو به پره های پنکه ببندید و پنکه را روشن کنید.

* با هندوانه یه قل دو قل بازی کنین !

* به دوست دکترتون بگین : مرض جدید چی داری ؟!

* نصف شب زنگ بزنید به اورژانس و بگویید: من مرض دارم ، بیاین منو ببرید!

* روز بازی پرسپولیس با استقلال، وسط تماشاچی ها بنشینید و با صدای بلند، ابومسلم را تشویق کنید !

* هفت تیری بذارید رو شقیقه راننده مترو و بگید یالا برو دبی.

* پیراهن را روی کت بپوشید.

* دقت کنید وقتی در مهمونی براتون نوشیدنی آوردند همه را اندازه بگیرید و بزرگترین رو انتخاب کنید تا کلاه سرتون نره.

* ماست را با چنگال بخورید.

* زنگ در خونه ها رو بزنین بعد وایسین ببینید چی میشه.

* سر جلسه کنکور بهترین وقت برای تخمه شکستنه.

* برای روز اول دانشگاه روپوش مدرسه بپوشید و کیف جومونگ به پشتتون آویزان کنید.

* سرتون رو به جای شامپو با سنگ پا بشورین تا خوب تمیز بشه.

* جزوه های کلاسیتون رو با دوات و قلم نی بنویسید.

* داخل خیابان بلندگو دستی بگیرید و بگید "پژو بزن کنار وگرنه گازت می گیرم”

* دم در ورودی دانشگاه چند قالب صابون بذارید.

* توی رستوران های باکلاس ته بشقابتون رو لیس بزنید .

* توی عروسی کراوات مهمونها رو با قیچی ببرید و در برید

* 100 تا قرص ویتامین c بخورید و بگید خود کشی کردم

* وقتی رئیستون حرف با مزه ای زد بزنید پس کله اش و بلند بلند بخندید

* تو خیابون داد بزنید : هی خره ! بعد هر کی برگشت بهش بگید مگه به خودت شک داری

* تو مترو محکم بزنید پس گردن بغلیتون و بعد که برگشت بلند بزنید زیر خنده

* کمربندتون رو به عنوان دم پشتتون وصل کنید و برید تو جامعه بچرخید

* از قصد تصادف کنید

* تو یه برج بیست طبقه تو آسانسور بمونید و هی برید طبقه 20 و برگردید پایین

* اگه پلیس مدارک ماشین رو خواست تحویلش بدید و بپرید برید سوار ماشینش بشید و در برید

* از پیف پاف به جای عطر استفاده کنید

* وقتی با کسی مشغول صحبت هستید آدامستان را در آورده و به دماقش بچسبانید

* روی زمین صاف مدام زمین بخورید

* از نرده پله های محل کارتان سر بخورید

* به جای جوراب دستکش پایتان کنید و صندل لا انگشتی بپوشید

* روی زیر شلواری راه راه کمربند ببندید

* به خودتان لاستیکی ببندید

* چای را توی نعلبکی ریخته و دراز بکشید و آنرا هورت بکشید

* توی گرمای تابستان پالتو بپوشید و از سرما بلرزید

* از پشت شیشه ماشین برای همه بیخود و بی جهت شکلک در بیاورید

* توی جلسات مهم آدامستان را باد کرده و بترکانید

* در جشن تولدهای کودکان فامیل دوره بیافتید و هر چه بادکنک می بینید بترکانید

* روی قرمه سبزی سس قرمز بریزید و پنیر رنده کنید.....!


--------------------------------------------------------------------------------

* البته....... هر کی ندونه، من ک می دونم هر کی این مطلبو خونده خودش ختم این حرفاس....... !

javahermarket

باران ببار

غصه می سوزد مرا ، باران ببار
کوچه می خواند تو را ، باران ببار
ابرها را دانه دانه جمع کن
بر زمین دامن گشا ، باران ببار
خاک اینجا تشنه ی دلتنگی است
آسمان را کن رها ، باران ببار
باغبان از کوچه باغان رفته است
ابر را جاری نما ، باران ببار
موج میخواهد بیابان سکوت
با خوِد دریا بیا ، باران ببار
تا بیاید آن بهار سبز سبز
تازه تر باید هوا ، باران ببار
سینه ام آشوب و دل خونابه است
غصه می سوزد مرا ، باران ببار

javahermarket

*قبرستان آرزوها*

امــروز هم گــذشت ...
بی آنکــه آنرا زندگــی کنــم ...
صبح کــه از خــواب برخاستم، چشــمان از غــم دیشب هنوز پریشــان بود .. هنوز عصبانی بودم ... از دست خــودم ... از دست زمــانه ... از دست خــ ــدا ...
امروز فقــط گریستـم ...
به حال زار خــودم ...
به لحظه هـای غربتــم ...
امروز رو هم رفت، یک روز از زنده بودنم .. امروز هــ ــم تــمام شد و یک روز از عمـ ـــرم کم شــد ...
بی آنکــه رنگی بکارم ، بی آنکـه آسمان را ببوسـم، بی آنکه لبخندی بزنم ...
خدایا با تمــام وجودم تو را فریاد می زنم ...
بمــــ ــــــــــان ...

بمان کنار لحظه های خالیــم ...
بمان کنار آرزوهــای بی فردایم ..

دیشب آرزویی را که کشتی، زیر خــروارها اشک دفــن کردم ... تمام امروز را هم برایش گریستــم ...
دیشب دوباه به یاد آرزوها کهنـه ام افتادم، گریستم به حال آرزوهای مرده ام ... به حال تمام آرزوهایی که مردند در غربت خاکستری شــان ...
قبرستان آرزوهایم پر است از آرزوهای مرده ... هرکس برای آرزوهایش قبرستانی دارد ... قبرستانی که وقتی دلتنگ می شود، بر سر قبرهای خالی اش می گرید ...
من هم امروز را گریستم ...

باید کاری کـ ــرد ...
شاید آرزویی تازه ببافـمـ ... شاید رویایـ ــی جدید بسازم .. شاید ..
تا زنده ام آرزو می بافــم ، آرزوهای نارنجــی، آرزوهای آبـ ـی، آرزوهای مخملــی ...
آنقــدر آرزو می بافــمـ که اگر هر چند تایشان را که بکشــ ـــی بازهم آرزو داشته باشــ ـــمــ ...

چقدر بدم می آید از روزهای بی آرزو ... از آرزوهای بی فــ ــردا ...

javahermarket

جملات نغز طنز وکنایه امیز

- یارو نه درس خونده؛ نه شغلی داره؛ نه ماشینی… خلاصه هیچی نداره؛ ازش می پرسی ازدواج کردی؟ با اعتماد به نفس میگه هنوز دم به تله ندادم! لامصب تو خودت تله ای!

۲- حتی اگر از دوران مهدکودک چشماتون ضعیف باشه، از نظر پدر و مادرتون این کامپیوتر صاحاب مرده باعثشه!

۳- تا حالا دقت کردین یکی از سرگرمی های خاص مردم اینه که وقتی از مطب دکتر میان بیرون، حساب کنن ببینند این دکتره روزی چقدر درآمد داره.

۴- امروز سوار یه تاکسی شدم کولرش روشن بود، می خواستم سرمو بچسبونم به شیشه و از خوشی گریه کنم!

۵- رفتم از دکه روزنامه بخرم یه زنه اومده میگه آقا ببخشید آدامس موزی دارید؟ مرده یه آدامس موزی بهش داده، زنه میگه نه یه طعم دیگشو میخوام!

۶- یه رفیق داریم اسطوره مشکلاته، بدشانس، بدهکار، تنها، مشروط…! یعنی دیگه مشکلی نمونده که این تجربه نکرده باشه. زنگ زدم بهش، میدونید آهنگ پیشوازش چی بود؟؟ همه چی آرومه… من چقد خوشحالم…!

۷- روش های رفتن به خارج: ۱- اتوبوس ۲- قطار ۳- هواپیما ۴- فتوشاپ

۸- از خر خر تر، مرغ ماهی خاره، چون همش ماهی می خوره! یعنی هیچ وقت از ماهی زده نشده؟ مثلا هوس قرومه سبزی نمی کنه ؟

۹- کسی رو برای زندگیت انتخاب کن، که اگه آب گرمکن هم تو صورتش ترکید؛ بهونه های دیگه ای هم برای ادامه زندگی باهاش داشته باشی!

۱۰- من اگه مراد هم می شدم، زندگی بر وفق خرم بود نه خودم…

۱۱- سوالای رایج همه خونه ها:

این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟!

چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟!

کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟

این موقع شب با کی حرف می زنی؟

چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟

javahermarket


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.ir

یک نفس تا خدا

یک نفس تا خدا

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا