یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

خداحافظ

آشنای عرشه ی دل! ناخدا! خداحافظ !
بادبان کشتی من! – تا خدا – خدا حافظ !
خیسم از ترانه ی امواج – داده است انگار
حسّ شاعرانه به دریا خدا ، خداحافظ !
ای ستاره! در شب و تنها ، به جاده ی غربت
می روم شبانه به هرجا خدا ، خدا حافظ !
در طلوع خاطره ها پرسه می زنم تا عشق
عاشقانه ها! – که تویی یا خدا – خداحافظ !
بعد از آن سکوت غریبی – به رنگ فاصله ها -
نامه ای نوشته چه زیبا خدا : « خداحافظ ! »
حسرتی شبیه غزل های من پُر است از تو
بی تو مانده راز دلم با خدا ، خداحافظ !
جاده! کوچه! پنجره! باران! ستاره! خاطره! عشق !
بوس ه های وسوسه! حتی خدا! خداحافظ !

javahermarket

زن که باشـــــــــی...!!

زن کــ ــه باشــ ــی
گــ ــاهـــی کــ ـم میاوری
دســ ــت هایی را کــ ـه
مــ ــردانگی شان امــ ـنیت میاورد و شــ ــانه هایــ ـی را کــ ــه
اســ ـتحــکام اغـــ ـوششــان لـــ ـمس ارامــ ـش رابـــ همـــ ــراه دارد

دســـ ــت خودت نیســـ ـت،زن کـــ ــه باشـــ ــی
گــ ــاهی دوســـ ـت داری تکــ ــیه بدهـــ ـی، پنـــ ـاه ببـــ ـری،ضـــ ــعیف باشــ ـی


زن کــ ـه باشــــ ـی گاهــ ـی میزنـــ ـی زیر گریـــه کـــ ـه دلـــ ـش بلرزد و صــ ــدایت کــ ــند بانـــــو...

دســ ـت خودت نیســ ـت، زن کـــ ـه باشـــی، گــ ـاهــــی رهــ ـایـــش میکــ ـنی و پشــ ـت ســـرش ابــــ میریزی و قــــ ـناعت میکــ ـنی به رویــــای حضـــ ـورش، به امیــــ ـد اینـــکـ ـه او خوشـــ ـبخت باشـــ ـد

زن کـــ ـه باشــ ـی
همـــ ـه ی دیوانگـــ ـی های عالــــم را بلـــدی
میتوانـــ ـی زیر لبــ ترانه بخوانـــ ـی و اشـــ ـپزی کنـــی
میتوانـــ ـی جــ ــلوی اینـــ ـه موهــ ـایت را شــ ـانه کــنـــ ـی و حــــــس کنی نگـــ ـاهش را
میتوانــــ ـی ساعـــ ـت ها به امـــیــ ـد گـــ ــره خوردن شالـــ دور گردنـــش ببافـــی و در هــ ــر رج بوســ ـه بکــ ـاری برای روزهای مبــ ـادا کــ ـه کنــارش نیســـ ـتی...

زن کــ ـه باشــ ـی باید صـــ ـبور باشی مــ ـدارا کنی و با همــ ـه ی بغــ ـضت لبخند بزنی

زن کــ ــه باشی...
هــ ــزار بار هم کــ ـه بگویــد دوســـ ــتت دارد...
باز هم خواهــ ـی پرسی دوســ ـتم داری؟

javahermarket

خدا را دوست دارم چون...

خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه آهنگ حرف هاش همیشه من را آرام می کند
خدا را دوست دارم ، بخاطر اینکه وسط حرف زدن نمی گوید، وقت ندارم، باید بروم یا دارم با کس دیگری حرف می زنم
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه من را برای خودم می خواهد، نه خودش
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه وقت دارد حرف هایم را بشنود
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه فقط وقت بی کاریش یاد من نمی افتد
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می توانم از یکی دیگر پیشش گله کنم، بگویم که…
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه همیشه پیشم می ماند و من را تنها نمی گذارد، دوست داشتنش ابدی است
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه می توانم احساسم را راحت به آن بگویم، نه اصلا نیازی نیست بگویم، خودش میتواند نگفته، حرف ام را بخواند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه به من می گوید دوستم دارد و دوست داشتنش اش را مخفی نمی کند
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه تنها کسی است که می توانی جلوش بدون اینکه خجل بشوی گریه کنی، و بگویی دلت براش تنگ شده
خدا را دوست دارم ، به خاطر اینکه ، می گذارد دوستش داشته باشم ، وقتی می دانم لیاقت آنرا ندارم
خدا را دوست دارم به خاطر اینکه از من می پذیرد که بگویم : خدا را دوست دارم

javahermarket

ناگهان چقدر زود دیر می شود .....

حرف‌های ما هنوز ناتمام ....

تا نگاه می‌کنی :
وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی!

پیش از آن‌که با خبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌ شود

آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی


ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!

javahermarket

طرز تهیه خانواده خوشبخت !!!

مواد لازم :

- چند قاشق بزرگ تفاهم

- یک فنجان مدارا

- نصف فنجان سعه صدر

- سه قاشق مربا خوری شکیبایی

- مقداری پودر تسامح مخلوط با پودر گذشت

- نصف فنجان صمیمیت

- چهار قاشق غذا خوری محبت

- مقدار مبسوطی پودر نرم عشق همراه با گرد دلدادگی

- نیم کیلو گرم احترام متقابل

- چند دانه درشت وفاداری

- یک پیمانه حسن نیت

- یک لیوان همراهی

- دو فنجان خوش قولی

- سه فنجان پر روغن شنوایی

- دو کاسه صداقت

- یک لیوان ادب مخلوط با یک فنجان نزاکت

- به اضافه مقدار کافی شکر دلبری ، نمک عطوفت، و ادویه شور و شوق.

طرز تهیه



-- ابتدا مواد محبت و عشق و دلدادگی و صمیمیت را با هم مخلوط کنید و خوب با همزن مهربانی به همشان بزنید تا مخلوط یک دست و همگنی از صفا و صمیمیت درست شود.

-- سپس چند قاشق تفاهم به آن بیفزایید و پودر تسامح مخلوط با پودر گذشت را به مایه اضافه کنید.

-- بعد ادویه شور و شوق و نمک عطوفت را بر روی مخلوط بریزید و خوب به هم بزنید تا مخلوط خوش چاشنی شود.

-- یک فنجان مدارا و نصف فنجان سعه صدر را به مخلوط اضافه کرده، و سه قاشق مربا خوری شکیبایی را نیز به آن بیفزایید و گرد دلدادگی را روی مخلوط ریخته ، حال مخلوط را در طرف مخصوص طبخ کیک که باید از جنس نسوز نرمش و انعطاف پذیر باشد بریزید و چند دانه درشت وفاداری را به آن اضافه کنید.

-- سپس به مقدار کافی شکر دلبری و یک لیوان ادب مخلوط با یک فنجان نزاکت را به آن اضافه فرمایید. سه فنجان پر روغن شنوایی و دو کاسه صداقت را هم داخل ظرف ریخته و مخلوط را روی شعله ملایم ملایمت گذاشته و برای مدت زمان کافی صبر کنید تا کیک پخته شود و به رنگ طلایی رویا درآید.

-- برای تزیین روی کیک تان هم می توانید از پودر احترام متقابل و مایع رنگی حسن نیت همراه با مواد معطر همراهی و خوش قولی استفاده کنید.



-- حالا دیگر کیک آماده استفاده است و می توانید این کیک دو نفره را همراه همسر خود - برای یک عمر تمام صد و بیست ساله - دو نفری نوش جان بفرمایید و از مزه شیرین و عالی آن تا آخر عمر کیف کنید و لذت ببرید.

javahermarket

شجاعت يعني چه

در یکي از دبيرستان هاي تهران هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ”شجاعت يعني چه؟” محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ”شجاعت يعني اين” و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون …استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟

دکتر شریعتی

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:,
  • خوب می شوم

    ديگر از هر چه در اين دنياست بيزارم

    مثل ابر بهار مي بارم

    برو اي آنكه بعد ديدارت، گره افتاده ست در كارم

    پدرم با نگاه خود مي گفت لايق جرز لاي ديوارم

    مادرم مدتي ست كه مي گريد چون گمان مي برد كه تب دارم

    كم كم اين روزها خودم دارد باورم مي شود كه بيمارم

    يك نفر گفت خوب مي شوم ،به فراموشي ات كه بسپارم
    ديدم از دست مي رود عمرم دست اگر روي دست بگذارم

    گفتم اي عشق اگر كه بعد از اين بدهي مثل قبل آزارم

    به تفنگ برادرم سوگند روي قلبت گلوله مي كارم

    به تو هر چند سخت مديونم به خودم بيشتر بدهكارم

    تو گناهي نداري زيبا، مرگ بر من كه دوستت دارم

    javahermarket

    صبح است ساقیا...

    صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن

    دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

    زان پیشتر که عالم فانی شود خراب

    ما را ز جام باده گلگون خراب کن

    خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد

    گر برگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن

    روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند

    زنهار کاسه سر ما پرشراب کن

    ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم

    با ما به جام باده صافی خطاب کن

    کار صواب باده پرستیست حافظا

    برخیز و عزم جزم به کار صواب کن

    javahermarket

    خیال انگیز

    خیال‌انگیز و جان‌پرور چو بوی گل سراپایی

    نداری غیر از این عیبی که می‌دانی که زیبایی

    من از دلبستگیهای تو با آیینه دانستم

    که بر دیدار طاقت سوز خود عاشق‌تر از مایی

    به شمع و ماه حاجت نیست بزم عاشقانت را

    تو شمع مجلس‌افروزی تو ماه مجلس‌آرایی

    منم ابر و تویی گلبن که می‌خندی چو می‌گریم

    تویی مهر و منم اختر که می‌میرم چو می‌آیی

    مراد ما نجویی ورنه رندان هوس‌جو را

    بهار شادی‌انگیزی حریف باده پیمایی

    مه روشن میان اختران پنهان نمی‌ماند

    میان شاخه‌های گل مشو پنهان که پیدایی

    کسی از داغ و درد من نپرسد تا نپرسی تو

    دلی بر حال زار من نبخشد تا نبخشایی

    مرا گفتی: که از پیر خرد پرسم علاج خود

    خرد منع من از عشق تو فرماید چه فرمایی

    من آزرده‌دل را کس گره از کار نگشاید

    مگر ای اشک غم امشب تو از دل عقده بگشایی

    رهی تا وارهی از رنج هستی ترک هستی کن

    که با این ناتوانیها به ترک جان توانایی

    javahermarket

    داغ تنهایی

    آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم

    بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم

    سردمهری بین که کس بر آتشم آبی نزد

    گرچه همچون برق از گرمی سراپا سوختم

    سوختم اما نه چون شمع طرب در بین جمع

    لاله ام کز داغ تنهایی به صحرا سوختم

    همچو آن شمعی که افروزند پیش آفتاب

    سوختم در پیش مه رویان و بیجا سوختم

    سوختم از آتش دل در میان موج اشک

    شوربختی بین که در آغوش دریا سوختم

    شمع و گل هم هر کدام از شعله‌ای در آتشند

    در میان پاکبازان من نه تنها سوختم

    جان پاک من رهی خورشید عالمتاب بود

    رفتم و از ماتم خود عالمی را سوختم

    javahermarket


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا